loading...

حکمت و حكایت

Content extracted from http://30arg.mihanblog.com/rss.aspx?1738758605

بازدید : 336
چهارشنبه 6 خرداد 1399 زمان : 9:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

ﺩﻭﺭۀ ﺯﺍﺭ !

ﺍﺯ یکی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﻣﺎﻝ ﭼﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺩﻭﺭۀ ﺯﺍﺭ !
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺩﻭﺭۀ ﺯﺍﺭ ﮐﯽ ﺑﻮﺩ؟
ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻪ :
ﺑﻠﯿت ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺑﻮﺩ ۲۵ﺯﺍﺭ
ﺩﻻﺭ ﺑﻮﺩ ۷۵ ﺯﺍﺭ
ﻣﺎﺭﮎ ﺑﻮﺩ ۴۵ ﺯﺍﺭ
ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻭﯾﻨﯿﺴﺘﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺧﻂ ﺑﻮﺩ ۲۵ زار
ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺑﻮﺩ ۳ ﺯﺍﺭ
ﭼﯿﭙﺲ ﺑﻮﺩ ۵ ﺯﺍﺭ
ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩ ۵ ﺯﺍﺭ
ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺑﻮﺩ ۲۵ ﺯﺍﺭ
ﺗﻠﻔﻦ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻮﺩ ۲ ﺯﺍﺭ
مداح ﺑﻮﺩ ۲ ﺯﺍﺭ
البته عقل من هم بیش از "دو زار" نبود، انقلاب کردم و حالا دایم افسوس می‌خورم و گریه می‌کنم
" زار......زار....."

بازدید : 372
چهارشنبه 6 خرداد 1399 زمان : 9:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

شگرد قیمت گذاریایران خودرو!

‏دو برادر مغازۀ فروش کت‌و‌شلوار داشتند. آن‌ها با تکنیک ساده‌ای توانسته بودند تعداد زیادی کت‌ و‌ شلوار بفروشند.

نام یکی هری و دیگری سیدنی بود.

هری همیشه از مشتری‌ها استقبال می‌کرد و به مشتری‌ها کمک می‌کرد تا کت‌ و‌ شلوار انتخاب کنند اما سیدنی انتهای مغازه پشت پیشخوان می‌ماند.

‏وقتی مشتری کت‌ و‌‌ شلواری را انتخاب می‌کرد و قیمتش را می‌پرسید، هری داد می‌زد :«هی سیدنی قیمت این کت‌ و شلوار مشکی دکمه طلایی چنده؟»

سیدنی جواب می‌داد: «کدوم؟ همون خوشگله؟ اون ۴۲ دلار». هری داد می‌زد «چقدر؟» سیدنی هم دوباره داد می‌زد «۴۲ دلار».

هری قیافه خودش را کمی‌گیج شده نشان می‌داد و بعد به مشتری می‌گفت ۲۲ دلار!
مشتری که ۴۲ را از سیدنی شنیده بود و ۲۲ را از هری، سریع ۲۲ دلار به هری می‌داد و بدون درخواست تخفیف از مغازه بیرون می‌رفت.
خیلی‌ها می‌گفتند: گوش هری سنگین است به همین خاطر اشتباه می‌کند اما واقعیت این است که ‏قیمت کت‌ و شلوار همان ۲۲ دلار بود نه ۴۲ دلار !

آن‌ها به خوبی توانسته بودند از سوگیری لنگر انداختن (Anchoring Effect) در قیمت‌گذاری استفاده کنند.

سیدنی: دلال ماشین
هری: ایران خودرو

بازدید : 679
چهارشنبه 6 خرداد 1399 زمان : 9:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

تو آن زمان کجا بودی؟

زمانی که استالین فوت کرد خروشچف جانشین او در کنگره حزب کمونیست شروع به باز گویی جنایات استالین کرد .همه حاضرین تعجب کرده بودند که چگونه یک رهبر از رهبر پیشین این چنین تند انتقاد می‌کند.در حین سخنرانی که سالن مملو از جمعیت بود ناگهان فردی خطاب به خروشچف فریاد زد:

پس تو آن زمان کجا بودی؟
سالن ساکت شد خروشچف رو به جمعیت گفت :

چه کسی این سوال را پرسید؟

هیچ کس جواب نداد. دوباره گفت :کسی که این سوال را کرد بایستد.
اما هیچ کس بلند نشد.خروشچف در حالی که لبخند بر لب داشت گفت:

در آن زمان من جای تو نشسته بودم!!!!!!


چه متن جالبی! همه ما اکنون به جای آن شخص نشسته ایم!

بازدید : 546
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 5:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

یادشون بخیر....

⚜ یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت:

مایحتاج عمومی‌گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده!!

⚜یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها می‌داد و می‌گفت وام است و وقتی می‌گفتند دفترچه قسطش را بده می‌گفت کسی دیگر پرداخت می‌کند.

⚜یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف می‌کرد که: دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام می‌بره!!

⚜یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش می‌داد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه!!

⚜یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدهید، چون مثل سه تا کارگر کار می‌کنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکری هست که صورتشو پوشونده کسی او را نشناسد و گفت چیزی به انباردار نگه!!

بازدید : 602
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 5:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 351
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 5:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت
گوجه یا فلفل؟!

طنز_حلال

طرف یه نیسان گوجه قاچاق میاره اهواز گمرک دستگیرش می‌کنه.
مدیر گمرک بهش میگه: واسه جریمه باید یه جعبه گوجه بخوری!
یارو شروع می‌کنه به خوردن گوجه و داد می‌زنه:
آخ بمیروم سیت ممدلی ... بدبخت شدی ممدلی ... دهنت سرویسه ممدلی.
مدیر گمرک بهش میگه: ممدلی کیه؟

میگه: ممدلی کاکامه با یه نیسان فلفل هندی قاچاق پشت سروم داره میاد.

------------------

روز قیامتم دقیقا همین طوره،از هر چی بار زدی می‌خوری.
بارت بهشتی باشه عشق و حال،جهنمی‌باشه آه و زار.
لهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اكْتَسَبَتَ

هر كس عمل شایسته‌ای انجام داده، به سود اوست، و هر كس مرتكب كار زشتی شده، به زیان اوست.

ان شالله که نیسان عمرمون فقط تو باربریِ بهشت کار کنه!

بازدید : 350
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1399 زمان : 1:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

...ولی جیغ بزنید!


دو خلبان نابینا که هر دو عینک‌های تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما امدند.

زمانی که خلبان‌ها وارد هواپیما شدند،زمزمه‌های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام كند دوربین مخفی بوده است.

اما در کمال تعجب و ترس آن‌ها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می‌شد چرا که می‌دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می‌رود.

هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می‌داد و چرخ‌های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.
یکی از خلبانان به دیگری گفت:

« می‌ترسم یکی ازهمین روزا مسافرها چندثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن ‌کنند و ما نفهمیم کی باید از زمین بلند شیم، اون وقت کار همه‌مون تمومه !»

شما اکنون و پس از خواندن این داستان کوتاه،
با شیوه مدیریت دولتی در ایران آشنا شدید...

شاد کام باشید ولی جیغ رو بزنید

برچسب ها
بازدید : 353
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1399 زمان : 1:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

#سیاهنمایی/53

فاتحه!!

پخمه گفت: رفتم از سوپری خرما بخرم برای سر مزار تا مردم بخورند و برای امواتم فاتحه بخوانند. دیدم کیلویی 40هزار تومان است.

گفتم: خیلی گران است و من بودجه ام نمی‌رسد!

سوپری گفت: پس به امواتت بگو فاتحۀ تو را بخوانند!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

کانال رسمی‌تلگرام گاه گویه‌های مطهر

https://t.me/amotahar

برچسب ها
بازدید : 568
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1399 زمان : 1:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

می گویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می‌کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت . برای مداوای چشم دردش انواع قرص‌ها و آمپول‌ها را به خود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می‌بیند.
وی به راهب مراجعه می‌کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می‌کند که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.

وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمان خود دستور می‌دهد با خرید بشکه‌های رنگ سبز تمام خانه را با رنگ سبز رنگ آمیزی کنند.
همین طور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض می‌کند.
پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمان و هر آنچه به چشم می‌آید ،همه را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر می‌دهد و البته چشم دردش هم تسکین می‌یابد.
بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می‌کند.
راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد و متوجه می‌شود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه‌‌‌ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش می‌رسد از او می‌پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته؟
مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و می‌گوید :

" بله . اما این گران ترین مداوایی بود که تا کنون داشته ام."

مرد راهب با تعجب به بیمارش می‌گوید:

بالعکس این ارزان ترین نسخه‌‌‌ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.

برای این کار نمی‌توانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلکه با تغییر چشم انداز(نگرش) می‌توانی دنیا را به کام خود درآوری.
تغییر دنیاکار احمقانه‌‌‌ای است اما تغییر چشم اندازمان(نگرش) ارزان ترین و موثرترین روش است.

بازدید : 423
يکشنبه 27 ارديبهشت 1399 زمان : 20:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکمت و حكایت

درختی که پیوسته بارش خوری....

روزی کفّاشی در حال تعمیر کفشی بود. ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش
فرو رفت. از شدت درد فریادی زد. سوزن را چند متر دور تر پرت کرد .

مردی حکیم که از آن مسیر عبور می‌کرد، ماجرا را دید. سوزن را آورد به کفاش
تحویل داد و شعری را زمزمه کرد:

درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن آن گه که خارش خوری .

این سوزن منبع درامد توست. این همه فایده حاصل کردی، یک روز که از آن دردی برایت آمد‌‌ان‌را دور می‌اندازی؟!

نتیجه این که:
اگر از کسی رنجیدیم، خوبی‌هایی که از جانب آن شخص به ما رسیده را به یاد آوریم,آن وقت تحمّل آن رنج آسان تر می‌شود.

تعداد صفحات : 4

آمار سایت
  • کل مطالب : 43
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 10
  • بازدید کننده امروز : 11
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 37
  • بازدید ماه : 1060
  • بازدید سال : 1720
  • بازدید کلی : 68459
  • کدهای اختصاصی